سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سالیانى که پسر آدم در آن نزد خدا از پیروى هوا معذور است ، شصت سال است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

صفحات اختصاصی
 
امور مالی و شهریه آموزش و امتحانات تماس با دانشگاه پژوهش و فرهنگی اخبار دانشگاه چه خبر در شهر شهدای آغاجاری مسابقه فجر انقلاب تصاویرآغاجاری برنامه کلاسی 90-91 آبادانی روستاها - آب و خاک برنامه کلاسی 90-91 نرم افزار - فناوری اطلاعات برنامه کلاسی 90-91 مدیریت اجرایی - مهندسی صنایع برنامه کلاسی 90-91 حسابداری-بازرگانی-صنعتی برنامه کلاسی 90-91 مترجمی زبان انگلیسی برنامه دروس فارسی و زبان عمومی 90-91 نشریه انجمن علمی مهندسی نرم افزار دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور آغا نشریه انجمن علمی حسابداری دانشگاه پیام نور آغاجاری نشریه انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مدیریت صنعتی دانشگاه پیام نور آغا نشریه انجمن علمی مدیریت آب و خاک دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مدیریت آبادانی روستاها دانشگاه پی نشریه انجمن علمی مدیریت اجرایی دانشگاه پیام نور آغ نشریه انجمن علمی مترجمی زبان دانشگاه پیام نور آغاج نشریه انجمن علمی مدیریت بازرگانی دانشگاه پیام نور نشریه انجمن علمی مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه پیا برنامه کلاسی 90-91 رشته الهیات برنامه کلاسی 90-91 مدیریت اجرایی - مهندسی صنایع حذف و اضافه برنامه کلاسی استاد برومندزاده برنامه میانترم تعدادی از دروس تعیین شده
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :14
کل بازدید :135584
تعداد کل یاداشته ها : 62
103/2/10
12:20 ع
موسیقی

بسمه تعالی

 

نشریه انجمن علمی مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه پیام نور آغاجاری

سال اول - شماره اول ، مهر1390

دنیای فناوری 

 

 

فهرست مطالب

کارنامه یکی از انجمن های علمی موفق کشور

چطور میتوان فرصتهای شغلی مرتبط با IT را در کشور یافت

حکایت جالب

افتخاری از دانشجویان رشته فناوری اطلاعات دانشگاه پیام نورتبریز

تصویر یک چشم انداز سبز با آسمان آبی ویندوز ایکس پی

شغل اولیه بعضی از افراد مشهور

خاطرات خلبان ایرانی در امریکا

تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری

 

با سلام

بی تردید امروزه یکی از مؤلفه های قدرت و اقتدار کشور پیشرفت های علمی آن می باشد. با استعانت به خداوند متعال و عنایت مقام معظم رهبری و فرمایشات اکید ایشان در خصوص حرکت براساس چشم انداز بیست ساله کشور عزیزمان و تأکید ایشان بر تولید علم ،مدیریت پژوهشی دانشگاه پیام نورواحد آغاجاری ازتوجه دانشجویان به این هدف مهم و اقدام برای تشکیل انجمن های علمی استقبال می کند. امید است انجمن های علمی در سایه لطف خداوند سبحان و عنایت امام زمان(عج) بتواند گامی مؤثر و هدفمند در استفاده بهینه از قابلیت های موجود در اعتلای علمی و پژوهشی کشور بردارند.

این شماره از نشریه به اهتمام عده ای از دانشجویان و با تلاش مدیریت پژوهشی دانشگاه آغاجاری تهیه شده که امیدواریم همه دانشجویان عزیز در این راستا همت کنند و هر چه سریع تر با انتخاب یک نفر بعنوان دبیر انجمن علمی نسبت به انسجام و هماهنگی در فعالیت های آتی بخصوص شماره دوم نشریه اقدام نمایند .

ضمنا شرح وظایف و ساختار سازمانی انجمن علمی را از دفتر فرهنگی (خانم همتیان) دریافت نمایید.

 

 

 

 

 

 

دانشگاه باید دائم نردبان تعالى را طى کند و پیش برود.

 

بنده طرفدار دانشگاهى هستم که اصولى، اعتلاطلب، روبه مردم، فعّال و از لحاظ علمى و فکرى، پرنشاط باشد.

 

کارنامه یکی از انجمن های علمی موفق کشور

انجمن علمی فناوری دانشگاه پیام نور تبریز به منظور حمایت , ترویج فرهنگ و اخلاق علمی و تقویت روحیه و بنیه علمی دانشجویان مستعد و توانمند و فراهم کردن زمینه های مناسب برای فعالیت های جمعی ؛انجمن های علمی دانشجویی با حمایت دانشگاه ها در سراسر کشور تشکیل می شوند و به فعالیت می پردازند. انجمن علمی فناوری اطلاعات در نیمه دوم آبانماه سال۱۳۸۷ فعالیت رسمی خود را آغاز کرده و تاکنون با برگزاری جلسات مجمع عمومی; دو بار انتخابات دوره ای برگزار کرده است.این انجمن بر اساس اساسنامه خود از بدو فعالیت هر هفته علاوه بر برگزاری جلسات هفتگی به منظور برخی مصوبات و تصمیم گیری ها جلسات اضطراری تشکیل داده است.در شرح آن گفتنی است ;که این انجمن تمام تلاش خود را برای داشتن اعتباری قابل تامل به کار گرفته است و در این راستا موفق بوده و جزو بهترین و فعالترین انجمن ها در سطح دانشگاه به حساب می آید.این انجمن هم اکنون با هفت نفر عضو اصلی و بیش از ۲۰۰ نفر عضو عادی فعالیت های خود را انجام داده و از دوستانی که مایل باشند در جلسات انجمن حضور یابند استقبال می کند.در پایان لازم به ذکر است که به منظور بهتر انجام شدن وظایف و اهداف تعیین شده این انجمن از همان ابتدا اقدام به گروهبندی و تقسیم وظایف نموده است :

فعالیت های انجام شده :

* برگزاری کلاس های آموزشی اعم از  مفاهیم کامپیوتر , لینوکس , سخت افزار ,  شبکه و ICDL

* ایجاد سایت تخصصی در دانشگاه جهت استفاده خصوصی دانشجویان زیرگروه مهندسی IT

* ایجاد وبسایت برای دانشجویان رشته

* همکاری و تعامل با دانشجویان سایر رشته ها

* برگزاری کلاس های درسی فوق برنامه

* برگزاری همایش های علمی

* شرکت در جشنواره کشوری حرکت

* تهیه و خرید نرم افزار های آموزشی

* خرید کتاب های تخصصی  روز دنیا

* تقدیر از دانشجویان فعال علمی

* تشکیل شورای مشورتی با همکاری دانشجویان برجسته رشته و مدیر فناوری دانشگاه

* تشکیل گروه های سخت افزاری , نرم افزاری ,رباتیک , وبسایت و شبکه جهت تقویت بنیه علمی

فعالیت های در پیش رو :

* برگزاری کلاس های دروس کارشناسی ارشد

* تشکیل بخش سمعی و بصری

* برگزاری کلاس های آموزشی

* برگزاری همایش استقبال از دانشجویان جدید

* برگزاری همایشی با عنوان تجهیزات شیکه

* تلاش برای مانیتورینگ کردن برنامه کلاسی رشته

 

چطور میتوان فرصتهای شغلی مرتبط با IT را در کشور یافت

این موضوع که چطور می‌توان فرصت‌های شغلی مرتبط با IT را یافت سوالی است که احتمالا در هر جامعه‌ای وجود داشته باشد. با توجه به اینکه آمار و اطلاعات از عوامل با اهمیت در زمینه‌ی IT است لازم است آماری در خصوص تعداد کاربران، شرکت‌های فعال، بیکاران، دانش‌آموزان و مدیران این دانش در ایران داشته باشیم . . .

به گزارش خبرنگار فن‌آوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اشتغال در بخش ICT تابعی از متغییرهای تولید ناخالص داخلی، رشد سرمایه‌گذاری، کل رشد اشتغال، ارزش افزوده در رشد تولید ICT، ارزش افزوده در رشد سرویس‌های ICT، رشد صادرات ICT و عقیده‌ی مردم در مورد این دانش ذکر شده کرد. به عقیده کارشناسان استراتژی افزایش اشتغال در بخش ICT بر اساس سرمایه‌گذاری، رشد صادرات، رشد تحقیق و توسعه، فرهنگ سازی، تقویت بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری دراز مدت در این بخش، قبول سفارشات تولید و خدمات از سوی شرکت‌های ایرانی و ترغیب سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایران است.در یک تحلیل درباره وضعیت آموزشی ICT در دانشگاه‌های کشور آمده است با توجه به اینکه دانشگاه‌های ایرانی زمینه‌ی آموزش IT را به وجود آورده‌اند، اما بیشتر در زمینه‌ی آموزش علوم کامپیوتری فعال هستند، همچنین نسبت افراد ذی‌صلاح به افرادی با دانش بالاتر بیشتر است، برای بهبود وضعیت دانشگاه‌ها باید مشخص شود که برای تربیت افراد به چه تبحر و تخصصی نیاز داریم و بر اساس نیازهای پیش بینی شده، برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها و غیر دانشگاه‌ها را تنظیم کنند، همچنین می‌توانند از آموزش‌های شایسته‌ای که در کشور دیگر داده می‌شود، استفاده کنند.

بنابراعلام ILO در این پیش بینی به ازای هر شغل جدید در صنعت نرم افزار، ‌موقعیت شغلی در بخش ICT به وجود می‌آید. در گزارشها آمده است که در اروپا کمیته‌ی پیش‌بینی در زمینه‌ی ICT تشکیل شده است که با توجه به متغیرهای تاثیر گذار در اقتصاد و اشتغال در بخش ICT، جهان در سال ‌میلادی با دو سناریوی شکوفایی و رکورد اقتصادی مواجه می‌شود. باید دید ایران چه سهمی در این اطلاعات دارد، و در هر سال باید چه میزان شغل جدید و در بخش ICT چه میزان شغل ایجاد شود. ؟

اطلاعاتی که ما امروز در زمینه‌ی IT کسب می‌کنیم، چند ماه دیگر استفاده نمی‌شود و کشور ما با این سطح دانش در مقابل دانشی که با این سرعت در حال حرکت است، چه قدر می‌تواند تلاش کند تا به نیمه‌ی راه آن برسد و باید بدانیم که ایران در بخش IT ، نسبت به دنیا، عقب است.

نیازهای سازمان فنی و حرفه‌یی و مشاغل موجود باید از IT مشخص‌تر شود چراکه مشاغل گوناگونی که در سازمان فنی و حرفه‌یی کشور تدریس می‌شود به طور یکسان از دانش IT بهره برداری نمی‌کنند. مثلا سازمان فنی و حرفه‌یی باید مشاغل مربوط به IT را در نگاهی آینده‌گرا تبیین کند تا فرد بتواند همگام با تکنولوژی مربوط به شغلش در جامعه حرکت کند و تطابق داشته باشد. باید این مساله مشخص شود که سازمان فنی و حرفه‌یی چگونه تغییرات ناشی از IT را پوشش می‌دهد و افرادی را که آموزش می‌دهد بتوانند با استفاده از تکنولوژی های نوین، مشغول به کار شوند.

در هر حال بسیاری از مشاغل و وظایف شغلی، تحت تاثیر IT تغییر ماهوی داده‌اند و وظایف شغلی به سمت این دانش پیش می‌رود و انتظار می‌رود تمامی نیروها در مشاغل گوناگون ITMAN شوند. تغییرات ناشی از IT در وظایف و توانایی مشاغل باید به طور مستقل درک شود و شرایطی را فراهم کرد تا همه‌ی نیروها در مشاغل مختلف، قادر باشند به طور یکسان از IT بهره‌برداری کنند. به گفته کارشناسان برای اقتصاد و اشتغال ICT در ایران باید مدیران مربوطه با مشارکت یکدیگر، مدلی را ارائه دهند که درک شود و بتوان در این راستا، جهش بلندی کرد.

خبرگزاری دانشجویان ایران -ایسنا

 

 

 

 

 

حکایت جالب     

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد: اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهنرین خوابگاه جهان است.

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست

 

افتخاری از دانشجویان رشته فناوری اطلاعات دانشگاه پیام نورتبریز

انجمن علمی فناوری اطلاعات مفتخر است با همکاری دانشجویان رشته مربوطه در راستای پیاده سازی اهداف شهرداری تبریز نسبت به ثبت نام ۲۵۰۰۰۰ نفر از شهروندان تبریزی جهت آموزش شهروند الکترونیک همکاری صمیمانه ای را با این نهاد داشته باشد.شاید دوستان مدتی است که با بنر های نصب شده در سطح شهر مواجه شده اند و سوالاتی برایشان پیش آمده باشد که توجه دوستان را در این راستا به مطالب زیر جلب مینمایم:  

در دنیای امروز که سرعت پیشرفت در عرصه علم به دقیقه و ثانیه رسیده است پیوستن به جهان الکترونیک و فناوری اطلاعات تنها راه ورود به این بزرگراه وسیع و پرتردد است.البته با وجود مسائل و مشکلات عدیده مربوط به آلودگی هوا ، آلودگی های صوتی ، ترافیک ،اتلاف انرژی و اهمیت زمان، لزوم بستر سازی و اعمال دولت و خدمات الکترونیک بسیار مهم می نماید .تنها با نگاهی کوتاه به ازدیاد جمعیت منتظر در صفوف طولانی بانکها ، خیایانهایی مملو از خودروهایی که رانندگان آنها کلافه و منزجر به ترافیک سنگین پیش روی خود می نگرند، کودکانی که به سختی نفس می کشند و سالخوردگانی که معمولاً به دلیل فشارهای عصبی و آلودگی های صوتی و ... قدم از منزل به بیرون نمی گذارند و والدینی که مضطرب از فضای بیمار گونه جامعه نگران آینده فرزندانشان هستند به سادگی می تواند متوجه ضرورت آموزشهایی با متد و محتوایی نوین شد.

گرچه تاکنون تلاشهای بسیاری را در زمینه افزایش سطح آگاهی مردم عزیزمان در زمینه علم و فناوری و ارتقای کیفیت خدمات الکترونیک نموده است ، لیکن با عنایت به سرعت سرسام آور موج    ITدر جهان، ایرانمان هنوز در جایگاه حقیقی خود قرار نگرفته است .نمونه ای از این تلاش ها نصب و راه اندازی پایانه های خرید و فروش در فروشگاهها و مراکز خدماتی و افزایش دستگاههای ATM و ارائه خدمات الکترونیک توسط بانکها و ارگانها و سازمانهای مختلف را می توان نام برد که البته قابل تقدیر است ولی کافی نیست. طرح سراسری شهروند الکترونیک با امید حمایت از سوی ارگانهای مربوطه می کوشد تا به روند بستر سازی دولت و خدمات الکترونیک تسریع بخشد که یقیناً این امر محقق نمی‌گردد جز با آموزش تمامی شهروندان و آشنا نمودن ایشان با موضوع شهروند الکترونیکی.  

شهروند الکترونیک کیست؟

شهروند الکترونیک کسی است که از حداقل دانش لازم درباره مفاهیم پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات برخوردار است، توانایی برقراری ارتباط با اینترنت و ارسال و دریافت پیام‌های الکترونیکی از طریق پست الکترونیک را دارد و همچنین اطلاعات‌، خدمات‌، کالاها و نرم افزارهای مورد نیاز خود را از طریق اینترنت جستجو می‌کند.

در زندگی امروزی، به دلیل تعدد وظایف شهروندان، هر فرد نیاز ها و وظایف گوناگونی دارد و برای رفع بسیاری از نیاز های خود، مجبور به استفاده از شیوه های آسان و کم هزینه تر می‌باشد. یکی از روشهای جایگزین انجام فعالیت های روزمره شهروندی، مانند پرداخت قبوض، پرداخت عوارض، انجام امور بانکی، مراجعه به ادارات، دریافت مجوزات، خرید و فروش، آموزش و غیره است.  

فواید و مزاید شهروند الکترونیک

اینترنت ودیگر ابزارهای ارتباطی جدید، روش های جدیدی در زندگی بشر امروزی بوجود آورده‌اند. استفاده از خدمات برخط منافع بسیاری مانند کاهش آلودگی هوا، کاهش ترافیک، کاهش مصرف سوخت، کاهش هزینه‌ها، تسریع در انجام امور و ده‌ها منفعت دیگر درپی دارند.

از فواید اصلی پیاده سازی شهروند الکترونیک در کشور ما "افزایش عدالت اجتماعی، کاهش مراجعه به بانک ها، پوشش محدودیت فضای مناسب آموزشی خصوصاً در سطح تحصیلات عالی با توجه به تعدد متقاضیان این امر در کشور، کاهش ترافیک کلان شهر ها، کاهش مصرف سوخت در کشور، کاهش سفر های درون شهری و برون شهری، افزایش کارایی، کاهش قابل توجه هزینه های نیروی انسانی، کاهش مراجعه ارباب رجوع به ادارات، کاهش امکان دریافت و پرداخت رشوه، اطلاع رسانی صحیح، سریع و به هنگام ، افزایش رضایت مخاطب، کاهش هزینه های دولتی و ملی ، مبارزه با جنگ نرم در فضای سایبر انتقال فرهنگ، رشد و توسعه فرهنگ و هنر و امکان دریافت صحیح مالیات از مودیان مالیاتی می باشد" که می توان به آنها اشاره نمود.

 

 

 

تصویر یک چشم انداز سبز با آسمان آبی ویندوز ایکس پی

ارسال در تاریخ چهارشنبه نهم شهریور 1390 توسط الهام عاقب

تصویر یک چشم انداز سبز با آسمان آبی برای همه کاربران ویندوز ایکس پی بسیار مشهور است.
این تصویر که تس زمینه اصلی و مشهور این ویندوز است bliss نام دارد که اگر آن را گوگل کنید آن را در نتایج می بینید. اما برای کاربران آلمانی این تصویر ireland نام دارد که به طور اشتباه بسیار تصویر میکنند جایی است که این تصویر عکسبرداری شده است...

 

اما به راستی این تصویر خیالی است یا واقعی؟ اگر واقعی است کجاست؟
این تصویر در واقع عکسی از یک عکاس آمریکایی به نام Charles O'Rear است و این عکس را در کالیفرنیای آمریکا در سونوما کانتی گرفته است.
عکس در سال ۱۹۹۶ عکسبرداری شده پیش از آنکه ویندوز ایکس پی عرضه شود و پیش از آنکه این منطقه به یک تاکستان تبدیل شود

.
عکس دیگری که درست ده سال بعد از آن گرفته شده تفاوت این منظره را در دو زمان مختلف نشان میدهد....

اما به راستی این عکاس آمریکایی برای این عکس بسیار معروف چه مبلغی گرفته است؟ یک قرارداد غیر قابل افشا بین دو طرف عملا اجازه فاش کردن میزان مبلغ قرارداد را نمیدهد

 

 

 

 

 

 

.

این عکس توسط یک دوربین قطع متوسط گرفته شده و نکته بسیار جالب آنکه عکاس آن گفته است که به هیچ عنوان دستکاری دیجیتالی در این عکس صورت نگرفته است. این در حالی است که بسیار تصور می‌کردند رنگ ها در این عکس اغراق شده اند. www.itiran.com

شغل اولیه بعضی از افراد مشهور

نادر شاه افشار --- پوستین دوز

آبراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا --- هیزم شکن

موسولینی رهبر ایتالیا --- روزنامه نگار

آلبر کامو نویسنده فرانسوی --- معلم

ژرژ پومپیدو رئیس جمهور فرانسه --- کارمند بانک

محمدعلی جناح رئیس جمهور پاکستان --- وکیل داد گستری

والت دیسنی مبتکر کارتن --- پادو

یعقوب لیث صفاری --- مسگر

هیتلر پیشوای آلمان --- نقاش ساختمان

سون یات سن رهبر چین --- معلم

ارسکین کالدول نویسنده آمریکایی --- فوتبالیست

جورج واشنگتن رهبر آمریکا --- زارع

جک لندن نویسنده انگلیسی --- ملاح کشتی

ژاندارک قهرملن ملی فرانسه --- چوپان

لویی آمسترانگ سلطان جاز آمریکا --- واکسی

خروچف رهبر شوروی --- معدنچی

بیل گیتس --- پادو

بیل موری کمدین امریکایی --- دست فروش

سیلوستر استالونه ( راکی) --- جاروکش قفس شیرها

خاطراتی از خلبان ایرانی در امریکا

 

پوز یانکی را به خاک بمال عباس!
چند روزی بود که به همراه عباس از پایگاه لکلند واقع در شهر سن آنتونیوتکزاس فارغ التحصیل شده و برای پرواز با هواپیمای آموزشی T-41 به پایگاه ریس در شمال تکزاس آمده بودیم. در ورزشهای روزانه، می بایست ابتدا جلیقه هایی را با وزن نسبتاً زیادی به تن می کردیم و چندین دور با همان جلیقه ها به دور محوطه و یا پادگان می دویدیم. این کار جزء ورزشهای اجباری بود که زیر نظر یک درجه دار آمریکایی انجام می شد. پس از پایان این مرحله، دانشجویان می توانستند ورزش دلخواه خودشان را انتخاب کنند و عباس که والیبالیست خوبی بود با تعدادی از بچّه های ایرانی یک تیم والیبال تشکیل داده بودند. آن روزها بیشترین سرگرمی ما بازی والیبال بود.
باید بگویم که آمریکاییان در سالهای حدود 1349 (1970 میلادی) تقریباً با بازی والیبال بیگانه بودند و هنگام بازی مقررات آن را رعایت نمی کردند؛ به همین خاطر یک روز هنگامی که با چند نفر از دانشجویان آمریکایی مشغول بازی بودیم.، آبشارهای بی مورد و پاسهای بی موقع آنها همه ما را کلافه کرده بود. عباس به یکی از آنها یادآوری کرد که اگر می خواهید والیبال بازی کنید باید مقررات آن را رعایت کنید. یکی از دانشجویان آمریکایی از این سخن عباس آزرده خاطر شد و در حالی که بر خود می بالید با بی ادبی گفت: توی شترسوار می خواهی به ما والیبال یاد بدهی؟
او به عباس جسارت کرده بود؛ به همین خاطر دیگران خواستند تا پاسخ او را بدهند؛ ولی عباس مانع شد و روی به آن دانشجوی آمریکایی کرد و با متانت گفت: من حاضرم با شما مسابقه بدهم. من یک نفر در یک طرف زمین و شما هر چند نفر که می خواهید در طرف مقابل.
دانشجوی آمریکایی که از پیشنهاد عباس به خشم آمده بود، به ناچار پذیرفت.
دانشجویان آمریکایی می پنداشتند که هر چه تعداد نفراتشان بیشتر باشد، بهتر می توانند توپ را بگیرند؛ به همین خاطر در طرف مقابل عباس ده نفر قرار گرفتند. عباس نیز با لبخندی که همیشه بر لب داشت در طرف دیگر زمین محکم و با صلابت ایستاد.
بازی شروع شد. سرنوشت این بازی برای تمام بچه های ایرانی مهم بود؛ از این رو دانشجویان ایرانی عباس را تشویق می کردند و آمریکایی ها هم طرف خودشان را؛ ولی عباس با مهارتی که داشت پی در پی توپ ها را در زمین طرف مقابل می خواباند. آمریکایی ها در مانده شده بودند و نمی دانستند که چه بکنند. در حین برگزاری مسابقه، سر و صدایی که دانشجویان برپا کرده بودند کلنل «باکستر» فرمانده پایگاه را متوجه بازی کرده بود و در نتیجه او نیز به زمین مسابقه آمد. در طول بازی از نگاه کلنل پیدا بود که مهارت، خونسردی و تکنیک عباس را زیر نظر دارد.
سرانجام در میان ناباوری آمریکایی ها، مسابقه با پیروزی عباس به پایان رسید. در این لحظه فرمانده پایگاه، که گویا از بازی خوب عباس تحت تأثیر قرار گرفته بود و شادمان به نظر می آمد، از عباس خواست تا در فرصتی مناسب به دفتر کارش برود.
چند روز بعد عباس از طرف فرمانده پایگاه به عنوان کاپیتان تیم والیبال پایگاه «ریس» انتخاب شد. با مسابقاتی که تیم والیبال پایگاه با چند تیم از شهر «لاواک» برگزار کرد، تیم والیبال پایگاه به مقام اول دست یافت و عباس به عنوان یک کاپیتان خوب و شایسته مورد علاقه فراوان کلنل «باکستر» قرار گرفته بود و بارها شنیدم که او عباس را «پسرم» صدا می کرد. (راوی: امیر خلبان روح الدین ابوطالبی)

پپسی نخور
در طول مدتی که من با عباس در آمریکا هم اتاق بودم، همه تفریح عباس در آمریکا در سه چیز خلاصه می شد : ورزش، عکاسی، و دیدن مناظر طبیعی. او همیشه روزانه دو وعده غذا می خورد ، صبحانه و شام.
هیچ وقت ندیدم که ظهرها ناهار بخورد . من فکر کنم عباس از این عمل ، دو هدف را دنبال می کرد ؛ یکی خودسازی و تزکیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای دوستانش که بیشتر در جاهای دوردست کشور بودند. بعضی وقت ها عباس همراه شام، نوشابه می خورد ؛ اما نه نوشابه هایی مثل پپسی و .... که در آن زمان موجود بود ؛ بلکه او همیشه فانتای پرتقالی می خورد. چند بار به او گفتم که برای من پپسی بگیرد ، ولی دوباره می دیدم که فانتا خریده است .
یک بار به او اعتراض کردم که چرا پپسی نمی خری ؟ مگر چه فرقی می کند و از نظر قیمت که با فانتا تفاوتی ندارد ،آرام و متین گفت :« حالا نمی شود شما فانا بخورید؟»
گفتم:« خب ، عباس جان برای چه ؟» سرانجام با اصرار من آهسته گفت :« کارخانه پپسی متعلق اسرائیلی هاست ؛ به همین خاطر مراجع تقلید مصرف آن را تحریم کرده اند .»
به او خیره شدم و دانستم که او تا چه حد از شعور سیاسی بالایی برخوردار است و در دل به عمق نگرش او به مسایل ، آفرین گفتم . (راوی: خلبان آزاده امیر اکبر صیادبورانی)


حکایت آن نخ

 

مدت زمانی که عباس در «ریس» حضور داشت با علاقه فراوانی دوست یابی می کرد ، آنها را با معارف اسلامی آشنا می نمود و می کوشید تا در غربت از انحرافشان جلوگیری کند .
به یاد دارم که در ان سال ، به علت تراکم بیش از حد دانشجویان اعزامی از کشورهای مختلف ، اتاق هایی با مساحت تقریبی سی متر را به دو نفر اختصاص داده بودند . همسویی نظرات و تنهایی ، از علت های نزدیکی من با عباس بود ؛ به همین خاطر بیشتر وقت ها با او بودم.
یک روز هنگامی که برای مطالعه و تمرین درس ها به اتاق عباس رفتم ، در کمال شگفتی «نخی» را دیدم که به دو طرف دیوار نصب شده و مساحت اتاق را به دو نیم تقسیم کرده بود . نخ در ارتفاع متوسط بود ، به طوری که مجبور به خم شدن و گذر از نخ شدم . به شوخی گفتم : «عباس ! این چیه! چرا بند رخت را در اتاقت بسته ای؟»
او پرسش مرا با تعارف میوه، که همیشه در اتاقش برای میهمانان نگه می داشت ، بی پاسخ گذاشت.
بعدها دریافتم که هم اتاقی عباس جوانی بی بند وبار است و در طرف دیگر اتاق ، دقیقاً رو به روی عباس ، تعدادی عکس از هنرپیشه های زن و مرد آمریکایی چسبانده و چند نمونه از مشروبات خارجی را بر روی میزش قرار داده است .
با پرسش های پی در پی من، عباس توضیح داد که با هم اتاقی اش به توافق رسیده و از او خواهش کرده چون او مشروب می خورد لطفاً به این سوی خط نیاید؛ بدین ترتیب یک سوی اتاق متعلق به عباس بود و طرف دیگر به هم اتاقی اش اختصاص داشت و آن نخ هم مرز بین آن دو بود . روزها از پس یکدیگر می گذشت و من هفته ای یکی ، دو بار به اتاق عباس می رفتم و در همان محدوده او به تمرین درس های پروازی مشغول می شدم و هر روز می دیدم که به تدریج نخ به قسمت بالاتر دیوار نصب می شود؛ به طوری که دیگر به راحتی از زیر آن عبور می کردم .
یک روز که به اتاق عباس رفتم او خوشحال و شادمان بود و دریافتم که اثری از نخ نیست . علت را جویا شدم . عباس به سمت دیگر اتاق اشاره کرد. من با کمال شگفتی دیدم که عکس های هنر پیشه ها از دیوار برداشته شده بود و از بطری های مشروبات خارجی هم اثری نبود. عباس گفت : دیگر احتیاجی به نخ نیست ؛ چون دوستمان با ما یکی شده. (راوی: امیر خلبان روح الدین ابوطالبی)
بدو تا شیطان را جابگذاری!
در دوران تحصیل در آمریکا، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند.
من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: ـچند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل «باکستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می گشتند. آنها با دیدن من شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای کلنل قانع کننده نبود. او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: مسایلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم.
آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسایل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند.»
(راوی: امیر اکبر صیاد بورانی)

عیدی سربازان
پنج یا شش روز به عید سال 1361 مانده بود . ساعت ده شب عباس به منزل ما آمد و مقداری طلا که شامل یک سینه ریز و تعدادی دستبند بود به من داد و گفت :« فردا به پول نیاز دارم ، اینها را بفروش»
گفتم :« اگر پول نیاز دارید ، بگویید تا از جایی تهیه کنم »
او در پاسخ گفت :« تو نگران این موضوع نباش . من قبلاً اینها را خریده ام و فعلاً نیازی به آنها نیست . در ضمن با خانواده ام هم صحبت کرده ام .»
من فردای آن روز به اصفهان رفتم . آنها را فروختم و برگشتم . بعدازظهر با ایشان تماس گرفتم و گفتم که کار انجام شد . او گفت که شب می آید و پول ها را می گیرد . عباس شب به منزل ما آمد و از من خواست تا برویم بیرون و کمی قدم بزنیم . من پول ها را با خود برداشتم و رفتیم بیرون . کمی که از منزل دور شدیم گفت :وضع مناسب نیست قیمت اجناس بالا رفت و حقوق کارمندان و کارگران پایین است و درآمدشان با خرجشان نمی خواند و.....
او حدود نیم ساعت صحبت کرد . آنگاه رو به من کرد و گفت:« شما کارمندها عیالوار هستید . خرجتان زیاد است ومن نمی دانم باید چه کار کنم » بعد از من پرسید :« این بسته اسکناس ها چقدری است ؟» گفتم: صد تومانی و پنجاه تومانی. پول ها را از من گرفت و بدون اینکه بشمارد ، بسته پول ها را باز کرد و از میان آنها یک بسته اسکناس پنجاه تومانی درآورد و به من داد و گفت :«این هم برای شما و خانواده ات . برو شب عیدی چیزی برایشان بخر.»
ابتدا قبول نکردم . بعد چون دیدم ناراحت شد ، پول را گرفتم و پس از خداحافظی ، خوشحال به خانه برگشتم .بعدها از یکی از دوستان شنیدم که همان شب پول ها را بین سربازان متأهل ، که قرار بود فردا برای مرخصی عید نزد زن و فرزندانشان بروند تقسیم کرده است .(راوی: سید جلیل مسعودیان)
دست خدا و سر عباس
عباس نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می خواند. در بعضی وقتها که فراغت بیشتری داشت آیه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را هفت بار با چشمانی اشکبار تکرار می کرد.
به یاد دارم از سن هشت سالگی روزه اش را به طور کامل می گرفت. او به قدری نسبت به ماه رمضان مقیّد و حساس بود که مسافرتها و مأموریتهایش را به گونه ای تنظیم می کرد تا کوچکترین لطمه ای به روزه اش وارد نشود. او همیشه نمازش را در اول وقت می خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می کرد.
فراموش نمی کنم، آخرین بار که به خانه ما آمد، سخنانش دلنشین تر از روزهای قبل بود. از گفته های او در آن روز یکی این بود که: وقتی اذان صبح می شود، پس از اینکه وضو گرفتی، به طرف قبله بایست و بگو ای خدا! این دستت را بروی سر من بگذار و تا صبح فردا برندار.
به شوخی دلیل این کار را از او پرسیدم. او در پاسخ چنین گفت: اگر دست خدا روی سرمان باشد، شیطان هرگز نمی تواند ما را فریب دهد.
از آن روز تا به حال این گفته عباس بی اختیار در گوش من تکرار می شود. (راوی: اقدس بابایی)

 

دیدار در عرفات

سال 1366 که به مکه مشرف شدم ،‌عضو کاروانی بودم که قرار بود خلبان عباس بابایی هم با آن کاروان اعزام شود ؛ ولی ایشان نیامدند و شنیدم که به همسرشان گفته بودند:           
« بودن من در جبهه ثوابش از حج بیشتر است »          
در صحرای عرفات وقتی روحانی کاروان مشغول خواندن دعای روز عرفه بود و حجاج می‌گریستند ، من یک لحظه نگاهم به گوشه سمت راست چادر محل استقرارمان افتاد . ناگهان دیدم بابایی که با لباس احرام در حال گریستن است . ازخود پرسیدم که ایشان کی تشریف آورده‌اند ؟! کی محرم شده‌اند و خودشان را به عرفات رسانده‌اند . در این فکر بودم که نکند اشتباه کرده باشم . خواستم مطمئن شوم . دوباره نگاهم را به همان گوشه چادر انداختم تا ایشان را ببینم ولی این بار جای او را خالی دیدم .
این موضوع را به هیچ کس نگفتم ؛ چون می‌پنداشتم اشتباه کرده‌ام .
وقتی مناسک در عرفات و منا تمام شد و به مکه برگشتم ، از شهادت تیمسار بابایی با خبر شدم .در روز سوم شهادت ایشان ، در کاروان ما مجلس بزرگداشتی بر پا شد و در آنجا از زبان روحانی کاروان شنیدم که غیر از من تیمسار دادپی هم بابایی را درمکه دیده بود . همه دریافتیم که رتبه و مقام شهید بابایی باعث شده بود تا خداوند فرشته‌ای را به شکل آن شهید ، مأمور کند تا به نیابت از او مناسک حج را به جا آورد .           
در 15/5/1366 در حالی که قرار بود به همراه همسرش در مراسم حج حضور داشته باشد در سن 37سالگی در حین یک عملیات برون مرزی به شهادت رسید.

 

تولید علم و جنبش نرم افزاری از دیدگاه مقام معظم رهبری

 

علم، وسیله اقتدار در دنیای امروز است، باید علم را به دست آوریم

ما در همه ی امور احتیاج داریم که ارتقاء علمی پیدا کنیم؛ باید ارتقاء علمی پیدا کنیم. اگر ما ارتقاء علمی در جامعه پیدا نکردیم، بلاشک فردای کشور دچار مشکلات بزرگی است. بدیهی است آنچه را که دنیای مادی به دست آورده است، به کمک علم به دست آورده است.

رسیدن به اهداف بزرگ، جز با کسب علم امکان پذیر نیست       
باید تولید علم در دانشگاه ها و مراکز علمی کشور، به صورت امری مقدس و عبادت تلقی شود
تولید علم یعنی رفتن از راه هایی که به نظر، راه های نارفته است. البته این به آن معنا نیست که ما راه هایی را که دیگران رفته اند، نرویم و به تجربه های دیگران بی اعتنایی کنیم؛ بلکه به این معنا است که به فکر باشیم. در این دنیای عظیم و در این طبیعت بزرگ، ناشناخته های فراوانی وجود دارد که دانش پیشرفته ی امروز هنوز به آن ها دست نیافته است. ناشناخته ها بسیار فراوان است و به گمان زیاد به مراتب بیشتر از چیزهایی است که بشر تاکنون به آن ها دست یافته است. باید دقت کنیم، فکر کنیم و به دنبال کشف ناشناخته ها باشیم. باید همان استعدادی را که گفته شد و بنده هم می دانم مغز و فکر ایرانی آن را دارد، به کار بیندازیم. راه های میان بر را پیدا کنیم و از بدعت و نوآوری در وادی علم، بیمناک نباشیم. این حرکت باید در دانشگاه ها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه ای عام، امری مقدس و یک عبادت تلقی شود. همه ی رشته های علوم باید به این صورت دربیاید. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم می توانیم نوآوری کنیم.

دانشگاه ها باید به صورت عملی، به علم اهمیت بدهند

دانشگاه ها باید به علم اهمیت بدهند. اهمیت دادن، فقط یک امر قلبی نیست؛ عمل لازم دارد. این عمل، مقدمات و برنامه ریزی و اهتمام شدید لازم دارد. مایه گذاشتن از وقت و امکانات دانشگاه برای هر کار غیر علمی، به طور طبیعی از این اهتمام علمی خواهد کاست. حالا یک وقت آن کار، لازم و در حد ضرورت است، مانعی ندارد؛ اما افراد در آن کارها، به گرایش علمی و حرکت علمی و سازندگی و به دنبالش بالندگی علمی که ما به آن نیاز داریم، لطمه خواهد زد.

نواندیشی و نوآوری علمی در تمام رشته ها، یکی از وظایف مهم دانشگاه ها است

یکی از وظایف مهم دانشگاه ها عبارت است از نواندیشی علمی. مسئله تحجر، فقط بلای محیط های دینی و افکار دینی نیست؛ در همه ی محیط ها، تحجر، ایستایی و پابند بودن به جزمی گرایی هایی که بر انسان تحمیل شده بدون این که منطق درستی به دنبالش باشد یک بلاست. آنچه برای یک محیط علمی و دانشگاهی وظیفه ی آرمانی محسوب می شود، این است که در زمینه ی مسائل علمی، نواندیش باشد؛ معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجه ی اول اهمیت است. این را من از این جهت می گویم که باید یک فرهنگ بشود. این نواندیشی، فقط مخصوص اساتید نیست؛ مخاطب آن، دانشجویان و کل محیط علمی هم هست.

 


90/7/20::: 12:44 ع